آموزش تخصصی بازار مالی (بورس و اوراق بهادار - فارکس - طلا - بورس کالا - بورس نفت - بورس های بین المللی و....) بصورت کاملا" خصوصی و یا غیر خصوصی سئوالات و یا تقاضای خود را به آدرس hm.nazari20@gmail.com و یا hm.nazari20@yahoo.com ارسال کنید
در حال حاضر انتظارات گوناگوني از دولت جديدي كه تا سه هفته آينده مستقر مي شود وجود دارد، ولي يكي از مهم ترين مواردي كه به نحوي بر ساير انتظارات هم سايه افكنده، چگونگي حل پرونده هسته يي و مساله تحريم ها است. حداقل اين انتظار وجود دارد كه اگر اين مساله به سرعت حل نمي شود حداقل روند تعامل ايران با جهان خارج در مسير سازنده يي قرار گيرد. در اين زمينه نامزدهاي رياست جمهوري و از جمله آقاي روحاني هم نظراتي را ابراز كردند و شايد در ميان مجموعه قول هاي داده شده وي، اين مورد از ساير موارد ظريف تر و حتي شكننده تر باشد. فراموش نكنيم كه حل اين مشكل برخلاف حل برخي از مشكلات ديگر، فقط ناشي از اراده ايران نخواهد بود. به عبارت ديگر اگر هر دعوايي دو طرف دارند، اين چالش خاص چندين طرف دارد و در هر دعوا هرچه تعداد طر ف هاي ذي نفع بيشتر و تاحدي غيرمسوول تر هم باشند، حل آن چالش سخت تر خواهد بود.
اظهارنظر درباره جزييات اين چالش از عهده بنده خارج است ولي درباره كليات آن، گمان مي كنم كه رعايت دو نكته ضروري است. نكته اول اينكه حل چالش هاي سياسي و به ويژه بين الملل اگرچه در قالب گفت وگو و رفت و آمد و... صورت مي گيرد، ولي ماهيت آن بر اساس اخلاق و منطق ديپلماتيك و گفتاري و حقوقي نيست، بلكه بر اساس موازنه قواست. تمامي گفت وگوها و استناد به حقوق و منطق گفتاري و ترفندهاي ديپلماتيك، وقتي موثر و مفيد است كه مستظهر به قدرت ملي باشد. اجازه دهيد مثالي بزنم.
اگر شما قصد خريد آپارتماني صد متري در نقاط مياني شهر تهران را داشته باشيد، با كمتر از 500 ميليون وارد بازار نمي شويد. ولي اگر اين حد از پول را داشته باشيد، آنگاه بررسي خانه ها، چانه زني، استدلال و... براي يافتن خانه يي بهتر يا تا حدي ارزان تر مفيد خواهد بود. به عبارتي تفاوت در اين ويژگي ها ممكن است فقط در حد 10 درصد نتيجه را بالايا پايين كند، ولي اگر از ابتدا براي خريد چنان خانه يي با صد ميليون وارد اين بازار شديد، جز اتلاف وقت، كار ديگري نخواهيد كرد. در چالش هسته يي هم همين قاعده برقرار است. مهم ترين مساله تامين قدرت لازم براي وارد شدن در گفت وگو و چانه زني است.
مهم ترين عاملي كه مي تواند قدرت چانه زني ايران در برابر طرق مقابل را به راحتي افزايش دهد، اتحاد سياسي در داخل و نيز حفظ و بسط مردمسالاري و نيز تكيه دادن به مفهوم و واقعيت نتيجه انتخابات اخير است. به هر ميزاني كه بتوان تنش هاي سياسي داخل را كم كرد و مدار جامعه را بر رعايت حقوق و حاكميت قانون و اراده و خواست مردم استوار ساخت و تصويري اميدواركننده از عرصه سياست ايران نشان داد، قدرت ايران براي موازنه و رسيدن به تفاهمي نسبي با جهان وجود خواهد داشت، تفاهمي كه بر اساس آن هم نگراني هاي ديگران برطرف و هم حقوق ايران تامين شود. از اين رو به گمان بنده اولويت اصلي دولت آقاي روحاني توجه كردن به بسط پايه وحدت و قدرت سياسي داخل كشور است. اين مولفه نه تنها براي مذاكره قدرتمندانه با غرب ضروري است، بلكه براي انجام اصلاحات اقتصادي و اجتماعي داخلي نيز مفيد و لازم خواهد بود.
نكته دوم اين است كه ايالات متحده عنصر اصلي در تحريم هاي موجود عليه ايران است. به همين دليل شايد بسياري بر اين گمان باشند كه مساله را بايد با ايالات متحده حل كرد. اين ايده در روي كاغذ نادرست نيست، ولي در عمل با بن بست مواجه خواهد شد. زيرا بسياري از اين تحريم ها از سوي كنگره و مراجع قانونگذاري امريكا تصويب شده و چندان در اختيار رييس جمهور امريكا نيست. لابي قوي اسراييلي ها در كنگره هم پديده ناشناخته يي نيست.
ضمن اينكه رفتارهاي چند هفته اخير دولت و مجلس امريكا نشان داد كه درهاي سياست ايالات متحده در برابر ايران همچنان بر همان پاشنه سابق مي چرخد. بيانيه اعضاي كميته روابط خارجي مجلس امريكا كه عليه انتخابات ايران صادر شد، بدترين رفتاري بود كه مي توانست از يك مجمع رسمي دولتي غربي سر بزند و به طور واضح دخالت در امور ايران نيز محسوب مي شد. آن هم اعضاي كنگره يي كه از بدترين و غيردموكراتيك ترين رژيم هاي منطقه حمايت و با اخذ پول از لابي اين رژيم ها، در برابر اقدامات آنها سكوت مي كنند.
اوباما نشان داد كه آمادگي چنداني براي تغيير سياست ندارد و تا وقتي كه نخست وزير كنوني اسراييل در تل آويو قدرت دارد، احتمال اينكه امريكايي ها تغيير جهت دهند و براي تعامل سازنده قدم بردارند بسيار كم، اگر نگوييم هيچ است. بنابراين دولت آقاي روحاني چاره يي ندارد جز آنكه مسير ديگري را بپيمايد. هرچند در ابتداي اين مسير مي توان به گونه يي حركت كرد كه راه را براي برداشتن ديوار بي اعتمادي ها با ايالات متحده باز نگه داشت، ولي در اين راه نبايد آن قدر معطل شد كه فرصت را از دست داد. به همين دليل در ابتدا مي توان با اتحاديه اروپا در مسير سازنده يي قرار گرفت، به ويژه آنكه تجربيات مفيدي هم با اروپايي ها در چند دهه اخير وجود داشته است.هم زمان مي توان با روسيه و چين و به طور مشخص روسيه مذاكرات جدي تري را در زمينه تعامل طرفيني در همه زمينه ها حتي در سطح منطقه آغاز كرد، تا راهي براي خروج از وضع موجود به دست آورد.
سياست امريكايي ها نسبت به ايران، گروگان سياست داخلي خودشان و روابط آنان با اسراييل است و ايران نمي تواند حل مشكلات خارجي خود را به اين مساله پيوند بزند و اگر چنين كند عملابه نتيجه يي نخواهد رسيد و شانس هاي ديگر را هم از دست خواهد داد. به همين دليل و با تكيه بر آنچه در انتخابات خرداد ماه رخ داده، بايد براي بهبود روابط با ساير طرف هاي منازعه كوشيد و فرصتي را فراهم كرد تا مسائل داخلي امريكا و تغيير كابينه در اسراييل در آينده، زمينه لازم را چنان فراهم كند كه چالش هاي موجود ميان ايران و امريكا نيز قابل ترميم و تا حدي حل شود.
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1